خلاقیت علیه خلاقیت

خلاقیت علیه خلاقیت

اگر در سال‌های اخیر جویای کار بوده‌اید به‌احتمال قریب‌به‌یقین با عباراتی نظیر «ما به دنبال یک نیروی خلاق هستیم» یا «اگر آدم خلاقی هستید به ما بپیوندید» برخورد کرده‌اید. واقعیت این است که خلاق بودن یک مزیت اصلی و مهم برای بسیاری از شرکت‌ها در فرایند جذب نیرو است. هرچند خلاقیت یک مفهوم بسیاری کلی است و عیار مشخص و دقیقی برای سنجش آن وجود ندارد اما بسیاری از شرکت‌ها برای سنجش پارامتر خلاقیت در پروسه استخدام خود راهکارهایی دارند که از آن جمله می‌توان به چالش‌های ساختگی در محیط کار و رصد کردن واکنش فرد موردنظر در مواجهه با آن اشاره نمود، این‌که خلاقیت به‌عنوان یک مزیت و ویژگی بعضاً منحصربه‌فرد در افراد یک سازمان موردتوجه قرار گیرد قطعاً به پویایی، خلق ارزش و جایگاه یک سازمان در مارکت کمک شایانی خواهد کرد. در دنیای بیزینس نمونه‌های بسیار شاخصی از شرکت‌هایی وجود دارند که با تکیه‌بر همین مزیت و سرمایه‌گذاری بر روی آن توانسته‌اند فاصله خود را با رقبایشان افزایش دهند و همچنین بسیاری از کمپانی‌های غول‌آسا که به‌واسطه عدم توجه و سرمایه‌گذاری بر روی این فاکتور جایگاه خود را ازدست‌داده و حتی تا مرز نابودی پیش رفته‌اند.

یکی از پارامترهایی که برای سنجش میزان خلاقیت شرکت‌ها وجود دارد میزان ثبت «پتنت»‌‌های هر شرکت در یک سال است. «پتنت» یک حق اختصاصی است که به یک اختراع که عبارت است از یک محصول یا فرایند که راه جدیدی را برای انجام کاری فراهم می‌کند و یا یک‌راه حل فنی جدید را برای مشکلی ارائه می‌دهد، داده می‌شود. یک «پتنت»، محافظت از اختراع را برای مالک آن فراهم کرده و عموماً تا ۲۰ سال اعتبار دارد. بسیاری از ابر کمپانی‌های نام‌آشنای این روزها، به‌ویژه آن‌هایی که در حوزه کالا و خدمات دیجیتال فعالیت می‌کنند، همچون «سامسونگ»، «مایکروسافت»، «ال‌جی»، «اَپل» و… هرساله تعداد بسیار زیادی «پتنت» را ثبت می‌کنند و بدیهی است که این فرایند عیار بسیار خوبی برای سنجش خلاقیت این کمپانی‌ها و سرمایه‌گذاری بر روی نیروی‌های خلاق و ایده‌های آوانگارد آن‌ها است. به‌طور مثال در سال 2015 شرکت «سامسونگ» به‌تنهایی 3052 «پتنت» ثبت کرده است که نشان از سرمایه‌گذاری بسیار بالای این مجموعه بر روی توسعه کسب کار و محصولات خود از طریق پروژه‌ها و طرح‌های خلاقانه و نوآورانه دارد.

اما سؤالی که در این میان به وجود می‌آید این است که آیا این رویکرد همیشه کارساز است؟

پاسخ به این سؤال در نگاه اول بسیار سهل است و می‌توان گفت رویکرد خلاقانه همیشه راهگشای بیشتر کسب‌وکارها است؛ اما این نوع نگرش آسیب‌های جدی نیز در پی خواهد داشت و بعضاً می‌تواند منتج به آسیب‌های جبران‌ناپذیری به یک برند شود. تاریخ کمپانی‌های بزرگ و کوچک مملو ازاین‌دست اشتباهات است که طراحان یک محصول یا خدمت در فرآیند تولید، رونمایی، تبلیغات و معرفی محصولاتشان با تکیه «صرف» بر همین روحیه مرتکب شده‌اند. با یک نگاه کوتاه به تصاویر ذیل متوجه خواهید شد که این ایده‌ها در طراحی و تبلیغات تا چه میزان وجه برندشان آسیب‌زده‌اند و بعضاً موجب تولید سوژه‌های خنده‌دار برای شبکه‌های اجتماعی شده‌اند. نکته جالب اینجاست که بیشتر این محصولات توسط کمپانی‌های معتبر تولیدشده‌اند،

شولورت SSR

 

لپ‌تاپ تولیدشده در شرکت اپل

 

کفش زنانه برند ژیوانژی

 

تبلیغات محیطی صابون

 

یک تلفن همراه تولید کمپانی نوکیا

 

تبلیغ یک عطر مردانه

 

اما جواب دقیق‌تر به سؤالی که پیش‌تر مطرح کردیم کمی متفاوت است، اصرار و تأکید بر رویکرد خلاقانه در مواجه با همه‌ی موقعیت‌ها در یک سازمان، لزوماً منتج به یک اتفاق مطلوب نمی‌شود. بسیاری از سازمان‌ها برای فرار از رخوت و ایجاد تمایز در محصولات خود به هر طریقی سعی در ارائه محصول و خدمات متفاوت از بقیه می‌کنند که باعث بروز این خطا می‌شود، بهترین تصمیم این است که زمانی که طرح یا سوژه‌ای یونیک و خلاقانه در اختیار ندارید و یا با محدودیت شدید زمانی مواجه هستید، به سراغ ساده‌ترین رویکردها بروید، از طرح‌ها و محصولات پرطمطراق بپرهیزید و سبک و سیاقی مینیمالیستی در پیش بگیرید، شاید این رویکرد کمی محافظه‌کارانه به نظر برسد اما قطعاً جلوی آسیب‌های جبران‌ناپذیر ایده‌های خام و با تأکید بر تمایز صرف را خواهد گرفت، به‌بیان‌دیگر خلاقیت یک اصل ثابت برای پیشرفت و توسعه همه سازمان‌هاست اما اگر به‌جا، با وسواس و پشتوانه عملی اعمال نشود، علیه خودش عمل کرده و حاصلی جز شکست در پی نخواهد داشت.

[addtoany]
Posted on